نویسنده: سید محمدهادی مجیدی




 

شیطان پرستی در مصر

افکار و عقاید پیروان گروه شیطان پرستان مصر بر این اساس استوار است که خداوند به شیطان ظلم کرد و بدون اینکه اجازه ی دفاع از خود بدهد، او را از بهشت بیرون کرد. از این رو باید او را پرستش کرد. زیرا به گفته ی آنان، او برای پرستش، شایسته تر از خداست چون با شجاعت با خدا مخالفت کرد. رهبر این گروه جوانی به نام «عمادالدین حمدی» ست که لقب خدمتگزار شیطان دارد و تأکید کرده است که بارها توانسته شیطان را فراخواند و با او به گفتگو بپردازد و شیطان همه ی خواسته های او را برآورده کرده است. این گروه مراسم و برنامه های خاص نیایش را دارند.
اجتماعات و مراسم شیطان پرستان در روزهای شنبه برگزار می شود. این روز از نظر یهود روزی مقدس است. پیروان این فرقه علامت ها و نشانه های خاص دارند. از آن جمله، دایره ای است که درون آن ستاره ای وارونه به همراه دو صلیب وارونه و ستاره ی داودی قرار دارد. همچنین معتقدند که دو مکان برای تجاوز به دختران مناسب است، نخست گورستان ها و دیگری ساحل دریا به هنگام شب. آنان عقیده دارند که با تجاوز به دختران، تخم شیطان را در رحم آنان قرار می دهند.
اعضای این گروه به گورستان ها می روند و اجساد مردگان را از قبرها بیرون، صلیب شکسته و ستاره ی شش پر داودی یا ستاره پنج پر در جسد مرده فرو می کنند و سپس برای تقرب به شیطان، دور آن می گردند. همچنین قربانی هایی برای شیطان تقدیم می کنند که عبارتند از گربه ماده یا سگ که پس از کشتن، خون آنها را به صورت و دست های خود می مالند و دایره ای می چرخند تا شیطان از آنها راضی شود و اگر حیوانی برای قربانی نیابند، دست خود را زخمی می کنند تا خون جاری شود. آنگاه نسخه ای از قرآن مجید را پاره می کنند و بعد به استعمال موادمخدر می پردازند.
گروه شیطان پرستی در مصر سال 1993 میلادی به صورت پنهانی در مصر تأسیس شد و به فعالیت خود ادامه داد تا اینکه در جشنی که شرکت تولید سیگار «مالبورو» ترتیب داده بود، شرکت کرده و هویت و عبادات خود را اعلام کردند. آنها زیر پوش هایی پوشیدند که بر آنها ناسزا و اهانت به ذات مقدس خدای تبارک و تعالی و ادیان آسمانی نوشته شده بود که سبب شد مؤسسات اسلامی مصر و گروه های سیاسی و نیروهای ملی این کشور، این گروه را سخت مورد انتقاد قرار دهند و تأکید کنند که پوچ گرایی و خلاء دینی که افراد این گروه به آن گرفتار شده اند، موجب ارتداد آنان از اسلام شده است.

شیطان پرستی در کردستان عراق

ریشه ی ادبی و وجه تسمیه یزیدیه: یزیدیه یا یزیدیان از ادیان باستانی رایج در کردستان است. در زبان پهلوی اسم «یزته» در وهله ی اول به «یزت» تخفیف یافته است تا به دال تبدیل شده و به شکل یزد در آمده است و جمع آن یزدان (یزتان) می باشد. سپس در دوران اسلامی به شکل «یزدان» درآمده است. اعراب چون معنی یزدان را نمی دانستند، آن را به یزید تعبیر کردند. لذا آنها را به یزید بن معاویه نسبت داده و آنها را یزیدی نامیدند. بنابر روایات، واژه ی یزیدی مشتق از کلمه ایزد یا یزته است که در پارسی باستان به معنای دین خدایی است. در باب وجه تسمیه ی نام ایشان اختلافاتی هست و بعضاً نام آن را منسوب به یزید بن معاویه یا یزید بن انیسه خارجی نیز دانسته اند، اما به نظر می رسد نام پارینه این کیش و اشاره اش به مفهوم ایزد در دین زرتشت، صحیح تر باشد. یزیدیان از واژه داسنی نیز برای نامیدن خود استفاده می کنند.

تاریخچه

این دین پیش از ورود اسلام در مناطق کردستان وجود داشته است اما در طی زمان ادیان زرتشتی و مانوی و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشته اند. تأثیراتی از دین یهود و فرقه ی «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شده اند. در منابع مربوط به فرقه های اسلامی آن را فرقه ای از جمله غلاه شیعه دانسته اند.
اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب «الیزیدیه و مَنشاء نحلتهم» به این مسأله اشاره کرد که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده است. این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده و طریقه ی «عدویه» را بنیان نهاده است. ابوفراس در کتاب خود که به سال 752 هجری قمری تألیف شده آنها را به همین نام خوانده است. ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی در کتاب الانساب می نویسد: جماعت بسیاری در عراق، در کوهستان حلوان و نواحی آن یزیدی هستند و در ده های آنجا به صورت مردم زاهد اقامت دارند و گِلی به نام «حال» می خورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمی دارند و آن را با نان خمیر می کنند و به صورت قرص درآورده و گاه گاه می خورند و آن را «برات» نامند.

شیخ عدی بن مسافر هکاری، مؤسس یزیدیه

نام کامل و کنیه اش «شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان» است. او را منصوب به مروان بن حکم می دانند و در امویت او اتفاق نظر دارند. او را مردی صالح و باتقوا دانسته اند که از شام به منطقه سی جار آمده و به انتشار طریقه عدویه پرداخت و توانست یزیدی ها را اطراف خود جمع و به خداپرستی و رعایت برنامه های اسلامی وادار نماید. بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و موصل سکنی گزید. در این زمان او به «شیخ عدی حکاری» موسوم شد. سال 555 تا 558 هجری قمری از دنیا رفت. مقبره ی او در نزدیکی اربیل (هه ولیر) واقع است. پس از وفات شیخ عدی، در کوه لالش واقع در شهرستان سی جار برادرزاده اش ابوالبرکات بن صخر جانشین وی گردید و سپس در زمان یکی دیگر از رهبران این فرقه به نام حسن ملقب به تاج العارفین در عقیده ی اسلامی یزیدی ها شبهاتی حاصل شد و دوباره دین باستانی در میان آنها جان گرفت و به شیخ عدی بن مسافر مقام الوهیت دادند و گفتند خدا در وی حلول نموده است.

کتابهای مقدس

تا مدتها سواد خواندن و نوشتن برای یزیدیان تابو محسوب می شد و یکی از دلایل کمبود اسناد درباره ی این مذهب همین امر است. دو کتاب به این آیین تعلق دارند: کتاب «جلوه» منصوب به شیخ عدی، و کتاب «سیاه» یا «مصحفه ره ش» منصوب به پسر او که هر دو به زبان منظوم کردی است. ترجمه ی یکی از نیایش های ایزدیان پس از نمازهای ششگانه چنین است: ای ایزد بزرگ! حقا که تو پادشاه جهانی و یزدان مهر و ماهی. روزی دهنده جن و آدمیزادی و خداوندگار جهان بالا. ای مزدا، مردم کردستان را یاری ده که دفتر ایمان را پخش نمایند و گمراهان را نابود کنند و شورشی در کردستان برپا نمایند و عظمت ایران را پابرجا و استوار نگهدارند و سرزمین کفر را نابود سازند.

اعتقادات

بنابر کتاب های خطی ایزدی و نوشته های برخی از مورخان، ایزدیان از بازماندگان آیین مانی هستند و ادیان دیگر ایرانی از قبیل آیین زرتشت و مزدک در مسلک آنان نفوذ پیدا کرده است. معتقد به خدایی هستند که آفریدگار جهان است، ولی پس از خلق جهان کاری به کار جهان و جهانیان ندارد. عقیده دارند که خدا نخستین موجودی را که خلق کرد، ملک طاووس بود. ذات ملک طاووس با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس، شش ملک هستند که رابط بین خدا و خلق هستند ولی ملک طاووس اولین ملک محسوب می شود. همانند عقاید زردشتیان که پس از ذات باری به وجود خرد مقدس یا اسپنتامینو عقیده دارند که اولین موجود است؛ و بعد از او شش امشاسپند و اسپنتامینو گاهی جزو امشاسپندان محسوب می شود و گاهی او را به اعتبار الوهیت می نگرند.
بنا بر رای مستشرقینی مثل"هورتن" کیش یزیدی، نور پرستی است و منشأ آن ثنویت ایران قدیم است که به غلبه ی نور بر ظلمت منتهی می شود. ملک طاووس اهریمن نیست، بلکه تشخص اصل شرّ است که دنباله ی خیر محسوب می شود. به این معنی که شرّ از لوازم خیر و مخلوق بالعرض است و جزء آفرینش است. پس ملک طاووس هم از ارکان آفرینش به شمار می رود. یزیدی ها شیطان را به عنوان معارض و خصم خدای متعال نمی پرستند، بلکه ملک طاووس یا شیطان را ملکی می دانند که هرچند سبب طغیان و سرکشی و مغضوب درگاه الهی شد و به جهنم افتاد، ولی 7000 سال در آنجا بگریست. چندانکه هفت خم از اشک دیدگانش پر شد و آنگاه خدا او را بخشید. یزیدیان مانند بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که جهان و هرچه در او هست از چهار عنصر اصلی «آب، باد، خاک و آتش» ترکیب یافته است. خداوند، انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر آب و خاک ارجحیت دارد. از اینرو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش از جمله ملک طاووس می خواهد که در مقابل آدم تعظیم کنند، ملک طاووس «شیطان» از این دستور ایزدی سرمی پیچد و از همان زمان سر به شورش می گذارد. شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خداوند می دانند و شیطان را لعن نمی کنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت. محققین و متکلمین اسلامی آنها را به دلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غلاه دانسته اند. یزیدی ها به شیطان یا ملک طاوس ارادت دارند و چون در قرآن و دیگر کتاب های مذهبی به شیطان و ابلیس لعن شده است، او را ملک طاوس می نامند که رئیس تمام ملائکه می باشد. در فرهنگ اعلام معین آمده است که چون در زمان زندگی شیخ عدی، عادت لعن و سب شیوع داشت، شیخ عدی دستور داد لعن را مطلقاً ترک کنند حتی لعن بر ابلیس را. علاوه بر یزیدیان بعضی از عرفای مشهور نیز یکتاپرستی ابلیس را ارج نهاده اند. ابوالفتوح احمد بن محمد غزالی، برادر ابوحامد محمد بن محمد غزالی روزی در بغداد بر بالای منبر گفت: اگر کسی توحید را از ابلیس یاد نگیرد، زندیق است. زیرا او مأمور شد که غیر از خدا را سجده کند، ولی نپذیرفت.
ایزدیان به تناسخ ارواح عقیده دارند و معتقدند انسان چنانچه در جهان نیکوکار و خیر باشد، هنگامی که می میرد روحش مجدداً به تن کودکی نیکوکار حلول می کند. اما اگر انسان بدکار و شریری باشد، هنگامی که روحش آزاد می شود به بدن جانوران و حشرات موذی چون کژدم و مار راه می یابد.

محرمات

برای شیوخ و پیشوایان آنها خوردن گوشت خروس حرام است زیرا ملک طاوس به شکل خروس است.
در کتاب مصحفه ره ش چنین آمده است: نام شیطان یعنی ملک طاووس بر هیچ کس از ما جایز نیست ببریم، یا اسمی شبیه به آن مانند کلمه ی شیطان، قیطان، شر و شط و شبیه اینها و نیز لفظ ملعون یا لعنت یا فعل را هم نباید بر زبان بیاوریم. یزیدی حق ندارد آب دهان خود را بر زمین بریزد، زیرا این عمل اهانت به طاووس ملک است.

مراسم و تشریفات

جشنهای یزیدیان بر مبنای تقویم زرتشتی و میترایی استوار است و مهمترین آنها مراسم جامائیه یا جام است که هر ساله در اواسط تابستان در روستای لالش در مرکز کردستان عراق برگزار می شود که با ایام جشن پاییزی مهرگان، نزدیکی عجیبی دارد. این مراسم به مدت هفت روز ادامه دارد و در آن، علاوه بر زیارت مرقد شیخ عدی و دیدار از دوزخ، مجسمه ی بزرگی از طاووس می سازند که سمبل ملک طاووس یا شیطان است.
باور آنها از جهان ملغمه ای از باورهای زرتشتی، میترایی و صوفی است. در این باور، یزدان در آغاز مرواریدی آفرید که پس از گذشت چهل هزار سال شکست و ملک طاووس، فرشته ی مقرب یزدان، از خرده ریز همین مروارید، جهان مادی را خلق کرد. پس از آن بود که فرشتگان دیگر توسط یزدان خلق شدند. در این باور، شیطان نه دشمن خدا که شریک او در خلقت جهان است.
روایت یزیدی از خلقت انسان به روایت یهودی- مسیحی از خلق آدم و حوا نزدیک است. با این تفاوت که شیطان، نه فرشته ی مغضوب وسوسه گر بلکه آموزگاری خردمند برای انسان است. در این باور خدا پس از خلق انسان خودش را کنار کشیده و دخالتی در نیکی و بدی او ندارد. آنکه راه نیک و بد را نشان انسان می دهد همانا ملک طاووس است.
منبع مقاله :
مجیدی، سید محمدهادی، (1389)، جن، شیطان، روح در نگاه عارفان بزرگ، تهران: ماشی، چاپ دوم